تغییرات و تحولات پر شتاب دنیای کنونی، نحوه رقابت شرکتها را دگرگون ساخته و ذینفعان سازمانی را در مواجهه با دنيايي پر از چالش قرار داده است. در این محیط پر از تلاطم، كارآفريني سازمانی قابليتي است كه به عنوان پديدهاي نوين در اقتصاد، ميتواند نظامهاي امروزي را در اين ب چکیده کامل
تغییرات و تحولات پر شتاب دنیای کنونی، نحوه رقابت شرکتها را دگرگون ساخته و ذینفعان سازمانی را در مواجهه با دنيايي پر از چالش قرار داده است. در این محیط پر از تلاطم، كارآفريني سازمانی قابليتي است كه به عنوان پديدهاي نوين در اقتصاد، ميتواند نظامهاي امروزي را در اين برهه حساس، نجات داده و نقش موثرتری در توسعه و پيشرفت اقتصادي كشورها ايفا نماید. امروزه مدلهای تعالی سازمانی نیز از نقش موثری در اشاعه عوامل کلیدی موفقیت سازمانی برخوردارند و بهبود عملکرد را به ارمغان میآورند. این مدلها با ارایه معیارهای ارزیابي در دو بخش توانمندسازها و نتایج، خطوط راهنمایي برای سازمانها ایجاد نموده اند تا آنها بتوانند پیشرفت و عملکردهای خود را در زمینه کیفیت و تعالي سازماني اندازهگیری نمایند. پس با اتکا بر توانمندسازهای مدل تعالی سازمانی EFQM میتوان زیرساختها و قابلیتهای مورد نیاز کارآفرینی سازمانی را ایجاد نمود. لذا پس از شناسایی عوامل موثر بر پیادهسازی کارآفرینی سازمانی، این ویژگیها با توجه به ماهیتشان در 4 معیار اصلی "رهبری"، "خط مشی و استراتژی"، "کارکنان" و "شراکتها، منابع و فرآیندها" که همگی از ارکان توانمندساز مدل EFQM است، دستهبندی میشوند. این مقاله یک روش مدلسازی تحلیلی است که روابط بسیار کیفی میان عناصر کارآفرینی را عملیاتی میسازد. جهت تعیین روابط علی و معلولی و ضرایب وزنی اهمیت نسبی هر عنصر در مدل، از رویکرد یکپارچهسازی دیمتلفازی و مدلسازی فرآیند تحلیل شبکهای فازی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که در سطح معیارهای اصلی، "رهبری" دارای بیشترین شدت اثرگذاری و معیار "کارکنان" دارای بیشترین ضریب وزنی اهمیت نسبی است. همچنین در بخش زیرمعیارها "حمایت مدیریت ارشد" از لحاظ ضریب وزنی اهمیت نسبی و شدت اثرگذاری رتبه نخست را به خود اختصاص داده است. مدل ارزیابی کارآفرینی سازمانی ارائه شده در پژوهش مدلی جامع است که قابلیت بکارگیری در سازمانهای مختلف را دارد. این مدل در سازمان توسعه برق ایران مورد ارزیابی قرار گرفته است.
پرونده مقاله
تغییرات و تحولات پر شتاب دنیای کنونی، نحوه رقابت شرکتها را دگرگون ساخته و ذینفعان سازمانی را در مواجهه با دنيايي پر از چالش قرار داده است. در این محیط پر از تلاطم، كارآفريني سازمانی قابليتي است كه به عنوان پديدهاي نوين در اقتصاد، ميتواند نظامهاي امروزي را در اين بره چکیده کامل
تغییرات و تحولات پر شتاب دنیای کنونی، نحوه رقابت شرکتها را دگرگون ساخته و ذینفعان سازمانی را در مواجهه با دنيايي پر از چالش قرار داده است. در این محیط پر از تلاطم، كارآفريني سازمانی قابليتي است كه به عنوان پديدهاي نوين در اقتصاد، ميتواند نظامهاي امروزي را در اين برهه حساس، نجات داده و نقش موثرتری در توسعه و پيشرفت اقتصادي كشورها ايفا نماید. امروزه مدلهای تعالی سازمانی نیز از نقش موثری در اشاعه عوامل کلیدی موفقیت سازمانی برخوردارند و بهبود عملکرد را به ارمغان میآورند. این مدلها با ارایه معیارهای ارزیابي در دو بخش توانمندسازها و نتایج، خطوط راهنمایي برای سازمانها ایجاد نموده اند تا آنها بتوانند پیشرفت و عملکردهای خود را در زمینه کیفیت و تعالي سازماني اندازهگیری نمایند. پس با اتکا بر توانمندسازهای مدل تعالی سازمانی EFQM میتوان زیرساختها و قابلیتهای مورد نیاز کارآفرینی سازمانی را ایجاد نمود. لذا پس از شناسایی عوامل موثر بر پیادهسازی کارآفرینی سازمانی، این ویژگیها با توجه به ماهیتشان در 4 معیار اصلی "رهبری"، "خط مشی و استراتژی"، "کارکنان" و "شراکتها، منابع و فرآیندها" که همگی از ارکان توانمندساز مدل EFQM است، دستهبندی میشوند. این مقاله یک روش مدلسازی تحلیلی است که روابط بسیار کیفی میان عناصر کارآفرینی را عملیاتی میسازد. جهت تعیین روابط علی و معلولی و ضرایب وزنی اهمیت نسبی هر عنصر در مدل، از رویکرد یکپارچهسازی دیمتلفازی و مدلسازی فرآیند تحلیل شبکهای فازی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که در سطح معیارهای اصلی، "رهبری" دارای بیشترین شدت اثرگذاری و معیار "کارکنان" دارای بیشترین ضریب وزنی اهمیت نسبی است. همچنین در بخش زیرمعیارها "حمایت مدیریت ارشد" از لحاظ ضریب وزنی اهمیت نسبی و شدت اثرگذاری رتبه نخست را به خود اختصاص داده است. مدل ارزیابی کارآفرینی سازمانی ارائه شده در پژوهش مدلی جامع است که قابلیت بکارگیری در سازمانهای مختلف را دارد. این مدل در سازمان توسعه برق ایران مورد ارزیابی قرار گرفته است.
پرونده مقاله
علیرغم اهمیت توسعه صنایع پاییندستی پتروشیمی، تاکنون بخش عمدهای از صادرات کشور در بخش صنایع پتروشیمی به مواد خام و نیمهصنعتی محدود بوده است که این امر به دلیل عدم توانمندی در کسب تکنولوژی مناسب در صنایع پاییندستی است. انتقال تکنولوژی یکی از مهمترین روشهای میانبر جه چکیده کامل
علیرغم اهمیت توسعه صنایع پاییندستی پتروشیمی، تاکنون بخش عمدهای از صادرات کشور در بخش صنایع پتروشیمی به مواد خام و نیمهصنعتی محدود بوده است که این امر به دلیل عدم توانمندی در کسب تکنولوژی مناسب در صنایع پاییندستی است. انتقال تکنولوژی یکی از مهمترین روشهای میانبر جهت اکتساب و توسعه تکنولوژیهای این صنایع میباشد اما یکی از مهمترین چالشهای موجود، آشنایی اندک مدیران با فرآیند انتقال تکنولوژی و تواناییهای موردنیاز آن است. این پژوهش باهدف شناسایی و اولویتبندی تواناییهای تأثیرگذار در موفقیت فرآیند انتقال تکنولوژی در صنایع پاییندستی پتروشیمی شکلگرفته و بدین منظور از روش ترکیبی معادلات ساختاری و فرآیند تحلیل شبکه ای بهره برده شده است. در این راستا، روایی محتوایی توسط فرمهای CVR وCVI مورد تائید قرارگرفته و پرسشنامه نهایی توسط سیستم پرسلاین بین جامعه آماری توزیع و گردآوری شد و جهت بررسی صحت مدل نظری پژوهش، از تحلیل عاملی با مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزارAMOS استفاده گردید. نتایج این مرحله از پژوهش حاکی از آن است که 82 شاخص در 8 عامل توانایی بر موفقیت فرآیند انتقال تکنولوژی در صنایع پاییندستی پتروشیمی تأثیرگذار هستند و میزان تأثیرگذاری هر 8 عامل توانایی در سطح معنادار میباشد. از سوی دیگر اولویتبندی تواناییهای تأثیرگذار بر موفقیت فرآیند انتقال تکنولوژی، با فرآیند تحلیل شبکهای و نرمافزارSuper Decisions انجام گردید که نتایج نشاندهنده آن است که تواناییهای اشاعه تکنولوژی در اولویت اول اهمیت قرار دارد و تواناییهای انطباق تکنولوژی و نیز تواناییهای توسعه و بهبود در اولویتهای دوم و سوم اهمیت قرار گرفتند.
پرونده مقاله